متن آهنگ نوستالژی از بهنام شهبازی

شب شب شعر و شوره شب شب ماه و نوره
با یار قرار گذاشتم دیر کرده راهش دوره
شب شب شعر و شوره شب شب ماه و نوره
با یار قرار گذاشتم دیر کرده راهش دوره
حالا با هر صدای پایی دل توو سینم میلرزه
دلواپسیم قشنگه به عالمی می ارزه
عشق که میگن همینه چه شادی آفرینه
وای غمشم شیرینه چقده به دل میشینه
شب شب شعر و شوره شب شب ماه و نوره
با یار قرار گذاشتم دیر کرده راهش دوره
شب شب شعر و شوره شب شب ماه و نوره
با یار قرار گذاشتم دیر کرده راهش دوره
خدا خدای مستون خدای می پرستون
به حق هر چی عشقه
ما رو بهم برسون مار و بهم برسون
خدا دل ما تنهاست مثل یک تک درخته
تو تنهایی میدونی تنها بودن چه سخته
تنها بودن چه سخته
خدا نظر به ما کن نظر به عاشقا کن
ما رو که مست عشقیم به حال خود رها کن
به حال خود رها کن
عجب صفایی داریم حال و هوایی داریم
به یار میگم نخور غم ما هم خدایی داریم
ما هم خدایی داریم
خدا خدای مستون خدای می پرستون
به حق هر چی عشقه
ما رو بهم برسون مار و بهم برسون
خدا دل ما تنهاست مثل یک تک درخته
تو تنهایی میدونی تنها بودن چه سخته
تنها بودن چه سخته
دل بیقرار دارم من فکر فرار دارم من
دل بیقرار دارم من فکر فرار دارم من
توو سرزمین خوبم ی یادگار دارم من
قول و قرار دارم من
بابا دل بیقرار دارم من فکر فرار دارم من
دل بیقرار دارم من فکر فرار دارم من
توو سرزمین خوبم ی یادگار دارم من
قول و قرار دارم من
شهرو دیارم اونجاست دار و ندارم اونجاست
شهرو دیارم اونجاست دار و ندارم اونجاست
همه کس و کارم اونجاست
عشقم و یارو اونجاست
دار و ندارم اونجاست
حالا دل بیقرار دارم من فکر فرار دارم من
دل بیقرار دارم من فکر فرار دارم من
توو سرزمین خوبم ی یادگار دارم من
قول و قرار دارم من
دل بیقرار دارمن فکر فرار دارم من