تو اون خیابون سرد نگاهمون جدا شد
پناه قلب خسته ام فقط دل خدا شد
تو رفتی و نشستم آروم کنار دیوار
جای تو رو گرفتم اشکهای گرم و تب دار
دست از سرم بردارید ای خاطرات زخمی
چیزی ازم نمونده از این همه بی رحمی
تو رفتی و جدایی نصیب و قسمتم شد
بی کسی ها مهمون شبهای خلوتم شد
هنوز توو اون خیابون همون نقطه میشینم
لحظه دل کندنو از پشت اشک میبینم
تو رفتی و نشستم آروم کنار دیوار
جای تو رو گرفتن اشکهای گرم تب دار
دست از سرم بردارید ای خاطرات زخمی
چیزی ازم نمونده از این همه بی رحمی
تو رفتی و جدایی نصیب و قسمتم شد
بی کسی ها مهمون شبهای خلوتم شد