متن آهنگ پیر مرد از علی بابا

همه جا تاره منمو یكی شبیه من
یه پیرمرد توو آینه هیشكى نی اینجا
یه شهر شلوغ اونوره پنجره
نمیدونم چمه یه اتاق همیشه بازه درش
هركی رفت به سلامت خوش اومدش
آرزوهامم نشدش برآورده
سرفه كردن پدره ریمو در آورده
نمیره جلو عقربه زمان معكوسه
از چشام معلومه كه نخوابیدم چند روزه
دیدی چه قشنگ پا گذاشتم رو ارادم
حتی شدم یهو شرمنده ی خونوادم
هنوزم هستم فكرِ دوستایی كه پیشم نیستن
هنوزم هركی هرچی بگه پشتشون می ایستم
نمیدونم چرا شاید خودم بد بودم
واسشون كم نذاشتم خودم پُر از كمبودم
یا كه بگم از اونی كه یهو از پشت زد
اونی كه هست هنوز حلقش توو انگشتم
اصلا به من چه كه كی میره و كی میادش
بی خیال كه كی منو واسه چی میخوادش
دیگه خسته شدم از بس حرف خوردم
باید قبول كنم كه منم خط خوردم
من بریدم از روزی كه توو رگ سُرُم رفت
زندگیم روی مترو نون رفت

صدامو میشنوی شیش صبح توو سكوت
توو این شهرِ پُر ترافیك و پره دود
با این حال و اوضاع موهای پژمرده
میرم جلو آینه صورتِ افسرده
وای همه چی دوتا شده
سرنوشتِ بچه ها كه از هم جدا شده
قرار بودش هیچوقت از هم خسته نشیم
حیف به تمام عكسای دسته جمعیم
بازم شب شد…
به خودت بیا بیین كه چه خوب بد شد
اینجا جون میدی كنار خیابون میبینی
یكی سكه انداختو آروم رد شد
آرزوهات پَر شد
سوار تاكسی نشده میبینی رسیدی
بگو بینم چه زود آخر خط شد
یه خطِ قرمز همش توو نگاته
حتی دلِ خوشی نداری از خونواده
رفیقت رد میشه یه بوق یه پوزخند
به تو كه یه جفت كفش زیر پاته
اینجا طرف خوبی رو به روت میزنه
جلو تو درِ خونه رو با ریموت میزنه
پس عقده هاتو زیرِ فندك بگیر
دود كن بگو منو از من بگیر