متن آهنگ شاخه گلی تنها از وکا

کنار پنجره به دور از منظره با چشم حسرتم نگاه می کنم
یه دنیا خاطره رو برگای تنم من این دفترچه رو خزان می کنم
شاخه گلی تنهام تو زندگیم بد آوردم، خسته شدم اینبار آخ که دیگه کم آوردم
همریشه ام صحراست گلدون زندونمه، این زندگی دریاست قطره سهم منه
جز گریه راهی نیست باید که پژمرده شم، تا وقتی برگرده بمن شاید که مرده باشم
تموم گلبرگاموباز به پای تو میریزم، چون شمع کنج اتاق از عشق تو می سوزم
روزی تموم این دشت محو تماشام بودن، گلهای آفتابگردون خورشیدشون من بودم
یه صبح قبل از طلوع دستی که قاتلم بود، دارو ندارمو برد همون که عاشقم بود
در ظلمت زندونی اگه نوری نباشه، اگه عشقی نباشه و اگه عاشق نباشه
با فصل پرکشیدنم گر پای رفتن نیست، وقتی که در روی زمین جایی واسه من نیست
اونروزی که تو دستاش آروم گرفته بودم، شدم اسیر حرفاش ایکاش مرده بودم
بشکنه اون دستایی که سرنوشتو خط زد، حالا که نیمه ی راهم باید گذشت و پر زد