متن آهنگ حسرت از احمد ایراندوست , نیما شمس

ما از اولشم شبیه هم نبودیم
انگار که
انگار که همه چی اشتباه بود
تمومش کن
دارم دنبال رد پات میرم
جهانم بی تو معنایی نداره
چرا اینجوری از من دور میشی
دلم این رفتنو باور نداره
نگو این فاصله خوبه برامون
تو رویای منو تعبیر کردی
هنوزم بعد یک عمر درد دوری
همش فکر میکنم که برمیگردی
همش فکر میکنم که برمیگردی
من کعبه ام سمت نگاهت بود
منو تو این بیراهه گم کردی
گفتی هوای با تو مسمومه
برگشتمو دستامو ول کردی
آخر این قصه پر از درده
یکی از این دلتنگی میمیره
اونکه یه روزی مقصدش بودی
حتی خدا رو با تو میبینه
بعضی وقتا تنهایی پایان یه کابوسه
شاید تقدیر رفتنو میخواد
کسی چه میدونه شاید یه روزی یه جایی حتی خیلی دور
بازم همو ببینیم
برو تا حسرت فردا نباشه
گاهی وقتا عبادت زورکی نیست
باید عاشق باشی تا که بفهمی
حتی اونیکه میخوای موندنی نیست
حتی اون که تو میخوای موندنی نیست
من کعبه ام سمت نگاهت بود
منو تو این بیراهه گم کردی
گفتی هوای با تو مسمومه
برگشتمو دستامو ول کردی
آخر این قصه پر از درده
یکی از این دلتنگی میمیره
اونکه یه روزی مقصدش بودی
حتی خدا رو با تو میبینه