متن آهنگ دیر فهمیدی از اميرعلی

حالا که عشق از این خونه فراری شد
حالا که سهم من از عشق بی قراری شد
قصد برگشتن ندارم سمت تو بازم
من با دستای تو دنیامو نمیسازم
هرکجا میرم عذاب و درد میباره
فکر این باخت منو تنها نمیذاره
فکر روزای کنار تو یه کابوسه
این دلم هیچی نمیگه اما میپوسه
حالا که بارون تو چشامه
حالا که این بغض تو صدامه
تازه یادت اومده میشد که اینجوری نشه
دیر فهمیدی که میشد سهممون دوری نشه
برگشتن به اشتباه صد اشتباه رو اشتباست
وقتی که دل میبری دیگه همونجا انتهاست
زخم زخمه با مسکن شاید آروم شی یه کم
اما ببین درمون کجاست
اینکه وقتی غرق تردیدی و حالت خوب نیست
اینکه وقتی عشق نیست میسازم عشقو ادعاست
من نمیخوام دیگه برگردم به روزای بدم
تا همینجاشم اگه موندم رو پام کار خداست
حالا که بارون تو چشامه
حالا که این بغض تو صدامه
تازه یادت اومده میشد که اینجوری نشه
دیر فهمیدی که میشد سهممون دوری نشه