متن آهنگ ساحل از سعید شهروز

دارم غرق نگاهت میشم و کاش دیگه هیچ ساحل امنی نباشه
زمانی آتش از چشمات بباره میشم باغی که سوختن از خداشه
هنوزم غرق اون حسم که گاهی به لبهات طرح یک لبخند میده
همون حسی که این خاک کویرو به باغ آرزو پیوند میده
تو نیستی خونه غمگینه نفس تو سینه سنگینه همش میگم کسی تو شهر برات از حال من میگه
میگن دیگه نمیایی بازم واسم یه رویایی شده عشقت مث عشقی که از چشمم نمیوفته
میخوام … باشم اونجا که هواشم بوی عطر تورو یادم میاره نمردم بی تو حیرونم که دنیا چی میتونه سر آدم بیاره
میخوام … باشم اونجا که هواشم بوی عطر تورو یادم میاره نمردم بی تو حیرونم که دنیا چی میتونه سر آدم بیاره
تو نیستی خونه غمگینه نفس تو سینه سنگینه همش میگم کسی تو شهر برات از حال من میگه
میگن دیگه نمیایی بازم واسم یه رویایی شده عشقت مث عشقی که از چشمم نمیوفته
دارم غرق نگاهت میشم و کاش دیگه هیچ ساحل امنی نباشه
زمانی آتش از چشمات بباره میشم باغی که سوختن از خداشه
هنوزم غرق اون حسم که گاهی به لبهات طرح یک لبخند میده
همون حسی که این خاک کویرو به باغ آرزو پیوند میده
تو نیستی خونه غمگینه نفس تو سینه سنگینه همش میگم کسی تو شهر برات از حال من میگه
میگن دیگه نمیایی بازم واسم یه رویایی شده عشقت مث عشقی که از چشمم نمیوفته