متن آهنگ رفیق خاطرات من از بهنام نجفی

چند روزیه حس میکنم زخم دلم تازه شده این سر سوزن بی کسی قد یه دروازه شده
حس میکنم یه خاطره میخواد دوباره زنده شه اون ته قصمون نبود شاید حالا آخرشه
چند وقته مثل اون روزا چشمم همش به ساعته باور نمیکنم هنوز برگشتنت حقیقته
مجنون بی لیلی من توی شبات ستاره نیست این اعتراف آخره نگو که راه چاره نیست
رفیق خاطرات من همراه خوب خنده هام چشماتو وا کن و ببین چه بی ستارن شبام
درد دلامو گوش کن رو زخم من نمک نپاش این بار نوبت توئه طاقت بیار و مرد باش
حرفی بزن چیزی بگو تنهای بی سنگ صبور من به چشات خیره شدم ولی تو در حال
سری به تنهاییم بزن سرد و پشیمونم ببین دارم میمیرم ای خدا یک بار پیش من بشین
رفیق خاطرات من همراه خوب خنده هام چشماتو وا کن و ببین چه بی ستارن شبام
درد دلامو گوش کن رو زخم من نمک نپاش این بار نوبت توئه طاقت بیار و مرد باش