متن آهنگ دلواپسی از حميدرضا عليخانی

این روزا دلواپسم مبادا تنها بمونی
دست منو ول نکنی ی وخت ازم جا نمونی
این روزا دلواپسم اخر قصه بد نشه
خنجر از پشت زدنو ی وخت دلت بلد نشه
ولی همین شد آخرش رفتی و داغونه دلم
نمیدونی که این روزا چه قدر برات خونه دلم
رفتی ولی تو خاطرم هنوز هم مونده صدات
حک شده دور گردنم دونه به دونه نفسات
انگار خدا وجودمو بسته به تار موی تو
میترسم آخر بمیرم ی روز تو آرزوی تو
شده تموم آرزوم شوق دوباره دیدنت
توروخدا دست کسی حلقه نشه به گردنت
ولی همین شد آخرش رفتی و داغونه دلم
نمیدونی که این روزا چه قدر برات خونه دلم
جای مدارا قلبمو کشتی
عشقو کفن کردی و من مردم
خون گریه کردم بعد تو اما
رفتی ندیدی که زمین خوردم
تو خاک کردی عشق این مردو
اما هنوزم تو دلم جاته
هیچکس کنارت نیست بعد من
ولی دعای خیرم همراته
خیلی شکستی قلبمو اما
راضی نمیشم بشکنه قلبت
میبخشمت با اینکه بد بودی
تو غصه هاتم میشم همدردت
پشتم به کی گرمه بعد تو
تو مثل دنیا سرد و بی رحمی
من پشت تو تا آخرش هستم
اما ندارم از دلت سهمی
تو رفتی اما من هنوز هستم
با کلی غصه درد و دلتنگی
تسلیم چشمای توام اما
داری تو با این مرد میجنگی
من طاقت اینو ندارم که
حتی ببینم اشک چشماتو
بخشیدمت آروم باش شاید
هرگز نگیرم دیگه دستاتو
خیلی شکستی قلبمو اما
راضی نمیشم بشکنه قلبت
میبخشمت با اینکه بد بودی
تو غصه هاتم میشم همدردت
پشتم به کی گرمه بعد تو
تو مثل دنیا سرد و بی رحمی
من پشت تو تا آخرش هستم
اما ندارم از دلت سهمی