متن آهنگ شین اباد از دانيال واعظی

مامانی گرممه کلاسمون خیلی بخاریش میسوزونه
مامانی تشنمه بعضی آدما که رسمشونه
رسمشونه
مامانی مامانای دیگه گریه میکنن چیزی شده
قضیه چیه
مامانی چرا تخت آمنه و سیران خالی شده
دلم میگیره
مامانی امشب باید شب یلدا تو شین آباد به جای پسته و بادوم خرما بدیم
تو کلاس خونده بودیم هفتاد میلیون نفریم
یعنی ما پول نداریم ی بخاری بخریم
دارم از دلها میگم قلب من آشوبه خدا
دارم از خدا میگم چیکار دارم به آدما
مشکل از مدرسه نیست حواست نبود بخاری کهنه شده