متن آهنگ یه جایی از آرهیپ

یه جای دور تو اوج تاریکی پیرمرد و گاری میشه گاریچی

سنگینه غم اماچیزی توی گاری نیس

چند بند حرف از داستان تاریخیصدای سکوت دورم میزد فریاد

اینجاش جالبه نبود هیچوقت کمیاب که بشکافه یا دوخت و دوز بخواد خیاط

افکار منم مرتبطه با شعر خیاممی خوردن شاد بودن آیین منست

فارغ بودن ز کفر کل دین منست پرسش کرد از او آیین تو چیست

گفتا دل خرم تو کابین منستیه لحضه مکس همه چی شد برعکس

چشم باز شد و دید اینبار غم هست از زبان آیینه میگفت چرا کم هست

نکن دست دست لحضات میره از قصد چون آتیش فکر میسوزونه حتی سرتو

داری به باد میدی اینبار بال و پرتو این روزا رویا واسه ادم حسرت خب

هیچی واست نمیمونه به جز یه تن لختبازم وقت تنهایی میرسن حرفا

سردیه اشکها از شدت گرما آب شدن برفهای دریا جا به جا شد مرزهامرز

مرز مرزیه جایی حس مرگ یه جایی زندگی

یه دنیای دیگه ای که بشه توش زنده شی بده بوی مهر نه کینه که بیاره مرگ و میر

یک جهان سرسبز بدون ترس و تیریه جایی سیاه یه جایی سفید

یه جایی میخوندن شعر سپید یه جایی قرمز یه جاییی آبی

یه جایی که نیست شباش مهتابیسوال ؟ جواب !

مدام شبا | جلوم سرابفرار خراب روبروی یک تناب

قراره بیفته اتفاق تو بت بست یاارتفاع هر جایی باشه اشتباه از لحضه مث انتخاب

تا ارتباط انتقال یا یه حس اختراعحتی استمرار راه این حس کار ناب

یا که حس ته چاه روال تخت گاز حالیه جایه ام تو نسل منقرض

این قلب معترض من که دل به هر چی میبست که لحضه هایی بعدی اتفاقی پیش میرفت

چه بخوام چه نخوام اینارو باچشم دیدم دورمو که نگاه کردم دیدم نبود هیشکی پیشم

من تو یه قاب عکس نو جلوم شکسته شد چقدر بدرد بخور بود حرف قلب درد سرخ

رنگ زندگی بوی بارون تضاد افکار بین ما بود اما قشنگه حسامون بهم

درسته یا نادرستش مفهومه یکمدورم دور از همه صجنه ها

دور از همه قهوه ها دور از تلخیه روزگار دورم دیگه از هر چی ک تن میده خورده پا

یه بار یه جا داستان شب میشه خونه خواببودی کابوس بیدارت کرد رفتی تو اتاق

تاریک بود همه جاسر قصه شده بازیه جایی حس مرگ یه جایی زندگی

یه دنیای دیگه ای که بشه توش زنده شی بده بوی مهر نه کینه که بیاره مرگ و میر

یک جهان سرسبز بدومن ترس و تیریه جایی سیاه یه جایی سفید
یه جایی میخوندن شعر سپید یه جایی قرمز یه جاییی آبی

یه جایی که نیست شباش مهتابی