اکتاو
ازت خیلی ممنونم که کردی منو دیوونه اصلا نفهمیدیم دعوا سر چی بوده
میدونم سیگارت الان از پنجره بیرونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
شاید داره آسمون خاطرات و میشوره وقتی رفتی خونه دیگه چرک و سرد و بی روحه
میدونم این بازم یادت میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
میگفتم نباشم میگفتی نمیشه میکشیدی یه قلب رو بخار شیشه
اما میدونستی که جاش روی شیشه میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
با همه فرق میکرد نمکرد تهدیدم حتی وقتی با هم قهر میکردیم
شام میخوردیم حرف میزدیم اگه این رابطه اگه کلیاتش بده اگه مدلمون سخته درکش توضیح واسش نده
منکه یادم نمیره حتی جزیات تنت از لحن حرف زدنت تا خال گوش لبت ازت خیلی ممنونم
واسه اون تلفن ساعت 10 صبحت کردی منو بیدار اونجا همه دورت شدم عصبانی ولی بعدش اوکی
الانم برا هم یه روحیم دوتا تن 2 شب جلو در زیر پامون کل شهر جدایی سخته تصمیمش مثل این آهنگ شخصیه
اونکه پارسال غریبه بود الان کل هستیمه
میگفتم نباشم میگفتی نمیشه میکشیدی یه قلب رو بخار شیشه
اما میدونستی که جاش رویِ شیشه میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
حل و فصله برق لبت وصله لبم من نفهمیدم چطور رابطه رو قطع اش کردم
تو بهم زنگ بزن ببین چطور برمیگردم من واسط میدوام تو فقط بردار واسم یه قدم
من فقط تورو داشتم تو منم داشتی کاشکی راضی بودی با اونیکه الان باشی
جالبه تو به من میگفتی لاشی من فقط تورو داشتم فکر نمیکردم چی نداشتی
منو تو 8 تو شات و 4 چشمو 2 تا دیوونه که هرچی بینمونه به جز ما فقط خدا میدونه
یادته تو تراس داد میزدی ببین بارونه خوب اما الان همه چیز داغونه
دیگه همه روزا داره مثل هم میشه ؛ مثل هم میشه قرار نیست چیزی عوض بشه
تازه بعد 24 ما فهمیدیم که اشتباه بوده چرا ما هر چی دست و پا میزنیم بد تر میشه
فکر کنم که باید رفت از پیشت نه دیگه نتونم من بیبی با این بچه بازیات میکردی منو دیوونه
فرداش خوبود همه چی نگفتیم فردا چی بایه لاجیک بودم تو هم رو بومات با نقاشی
هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز نباشی بگی بیبی ببین بارونه ؛ بگی بیبی ببین بارونه
میگفتم نباشم میگفتی نمیشه میکشیدی یه قلب رو بخار شیشه
اما میدونستی جاش روی شیشه میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
اکتاو
اکتاو
ازت خیلی ممنونم که کردی منو دیوونه اصلا نفهمیدیم دعوا سر چی بوده
میدونم سیگارت الان از پنجره بیرونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
شاید داره آسمون خاطرات و میشوره وقتی رفتی خونه دیگه چرک و سرد و بی روحه
میدونم این بازم یادت میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
میگفتم نباشم میگفتی نمیشه میکشیدی یه قلب رو بخار شیشه
اما میدونستی که جاش روی شیشه میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
با همه فرق میکرد نمکرد تهدیدم حتی وقتی با هم قهر میکردیم
شام میخوردیم حرف میزدیم اگه این رابطه اگه کلیاتش بده اگه مدلمون سخته درکش توضیح واسش نده
منکه یادم نمیره حتی جزیات تنت از لحن حرف زدنت تا خال گوش لبت ازت خیلی ممنونم
واسه اون تلفن ساعت 10 صبحت کردی منو بیدار اونجا همه دورت شدم عصبانی ولی بعدش اوکی
الانم برا هم یه روحیم دوتا تن 2 شب جلو در زیر پامون کل شهر جدایی سخته تصمیمش مثل این آهنگ شخصیه
اونکه پارسال غریبه بود الان کل هستیمه
میگفتم نباشم میگفتی نمیشه میکشیدی یه قلب رو بخار شیشه
اما میدونستی که جاش رویِ شیشه میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
حل و فصله برق لبت وصله لبم من نفهمیدم چطور رابطه رو قطع اش کردم
تو بهم زنگ بزن ببین چطور برمیگردم من واسط میدوام تو فقط بردار واسم یه قدم
من فقط تورو داشتم تو منم داشتی کاشکی راضی بودی با اونیکه الان باشی
جالبه تو به من میگفتی لاشی من فقط تورو داشتم فکر نمیکردم چی نداشتی
منو تو 8 تو شات و 4 چشمو 2 تا دیوونه که هرچی بینمونه به جز ما فقط خدا میدونه
یادته تو تراس داد میزدی ببین بارونه خوب اما الان همه چیز داغونه
دیگه همه روزا داره مثل هم میشه ؛ مثل هم میشه قرار نیست چیزی عوض بشه
تازه بعد 24 ما فهمیدیم که اشتباه بوده چرا ما هر چی دست و پا میزنیم بد تر میشه
فکر کنم که باید رفت از پیشت نه دیگه نتونم من بیبی با این بچه بازیات میکردی منو دیوونه
فرداش خوبود همه چی نگفتیم فردا چی بایه لاجیک بودم تو هم رو بومات با نقاشی
هیچ وقت فکر نمیکردم یه روز نباشی بگی بیبی ببین بارونه ؛ بگی بیبی ببین بارونه
میگفتم نباشم میگفتی نمیشه میکشیدی یه قلب رو بخار شیشه
اما میدونستی جاش روی شیشه میمونه بیبی ببین بارونه ؛ بیبی ببین بارونه
اکتاو
6
1