متن آهنگ سفر از امیر رسایی
راهی به آغوشت واسم وا کنوقتی هراس شب احاطه م کرد
وقتی هجوم سایه ی تردید
به هق هق خاموش دچارم کرد
خاموش شد دنیای من از تو
روی تنم نجواتو جاری کن
بوی بهار میریزه از موهات
پاییز دستامو بهاری کن
آغوش تو پایان راهم نیست
آغاز فصل همسفر بودن
آغازِ بی پایان کنار توست
پایان عمری در به در بودن
تو مقصد تنهاییهام هستی
دلشورههامو در تو گم کردم
پلهامو پشت سر شکستم من
از این سفر بر نمیگردم من
امیر رسایی
- تعداد آلبوم ها 0
- تعداد تک آهنگ ها 1
دیدگاهتان را بنویسید