متن آهنگ دریا از حميد فريزند

دیشب خواب یکی رو دیدم شکل تو بود اما دوسم داشت دوسم داشت
تجسم کن من و تو یه اتاق چند تا شمع تو تو آغوش منو من توی آغوش تو یک عمر جاشم
تجسم کن لباسی رنگ مشکی از حریر با لبخند میپوشی میذاری سر روی شونم و چشمارو
میبندی یجوری انگار بیهوشی موهاتو موهاتو روی بازوهام میندازی با موهات میکنم بازی
و بازم قصری احساسی میسازیم دلم نگاهتو میخواد عجب چشمهایی داری
تو هم مثل من عاشق شدی هر نیمه شب تا صبح بیداری تجسم کن تجسم کن
که شب هامون کنار هم سر میشه و لب هامون هر شب به هم نزدیک تر میشه
تجسم کن من و تو زیر یک سقف نزدیک دریا تو آغوش همیم از اول شب تا خود فردا
شبی لب ریز از بوسه شبی آویز از مهتاب و هردو خالی از هر فکر برای تن هم بی تاب
حالا که باهم آرومیم نذار آشوب شیم هردو بگیر دستامو محکم نمیخوام دورشم از تو
صدات آرامش محضه نگیرش حتی یک لحظه از من چشاتو دوست دارم نگاتو دوست دارم
دلم با دیدنت بدجور میلرزه موهاتو باز کن واسم دوباره ناز کن واسم
تو دنیایی پر از عشق و بیا آغاز کن واسم