متن آهنگ آخر قصه از اردلان طعمه

تو بری تلخ میشه آخره قصه می مونه به یاده من اسمت
تا تهش آخرش هنوز مقدسه واسه من حست
نکنه نباشه تو فاله من اسمت کی میگه دلی که تو داری از جنسه آهنه
خاموش کن نورو بذار نور مهتاب بتابه تو چشات
نگاه کن اون دورو نیستش کسی به غیر ما منو تو و ستاره ها
تو بری تلخ میشه آخره قصه می مونه به یاده من اسمت
تا تهش آخرش هنوز مقدسه واسه من حست
نکنه نباشه تو فاله من اسمت کی میگه دلی که تو داری از جنسه آهنه

بگو چرا یادت که میفتم خیس میشه گونه هام بغض میفته تو صدام
فقط تو رو میخوامت نمیدونم شاید اصا توهمن اینا که میبینم همش خیاله
خاموش کن نورو بذار نور مهتاب بتابه تو چشات
نگاه کن اون دورو نیستش کسی به غیر ما منو تو و ستاره ها
تو بری تلخ میشه آخره قصه می مونه به یاده من اسمت
تا تهش آخرش هنوز مقدسه واسه من حست
نکنه نباشه تو فاله من اسمت کی میگه دلی که تو داری از جنسه آهنه
تو بری تلخ میشه آخره قصه می مونه به یاده من اسمت
تو بری تلخ میشه آخره قصه کی میگه دلی که تو داری از جنسه آهنه