زندگی نامه ی فریدون فرخزاد
پیش از انقلاب
فریدون فرخزاد در پانزدهم مهر ماه سال ۱۳۱۷ در چهار راه گمرک تهران از پدری تفرشی و مادری کاشانیتبار متولد شد. فریدون فرزند توران وزیریتبار و سرهنگ محمد فرخزاد است. از دیگر اعضای خانواده او می توان خواهرش، فروغ فرخزاد و خواهر بزرگترش، پوران فرخزاد را نام برد. مدتی در دبستان رازی و بعد در دبیرستان دارالفنون درس خواند و سپس به آلمان رفت. در مونیخ، وین و برلین حقوق سیاسی خواند. پایان نامهٔ دکترای علوم سیاسی را دربارهٔ تأثیر عقاید مارکس بر کلیسا و حکومت آلمان شرقی نوشت و از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد.
او در سال ۱۹۶۲ در آکسفورد با “آنیا بوچکووسکی” زنی آلمانی که علاقهمند به تئاتر و ادبیات بوده ازدواج کرد. فرزند نخست آنها،”اوفلیا” در کودکی درگذشت و فرزند دوم آنها “رستم” نام داشت. فرخزاد و بوچکووسکی پس از مدتی از هم جدا شدند. فرخزاد برای بار دوم، با زنی ایرانی به نام ترانه ازدواج کرد. که آن نیز منجر به جدایی شد.
فریدون فرخزاد از نوجوانی به شعر و سرودن آن علاقه داشت و ازدواج با “آنیا” او را در کار شعر جدی تر ساخت. شعرهایش را به زبان آلمانی برای روزنامه “زود دویچه ” و نیز مجله دو زبانه “کاوه ” فرستاد که پیش از او شعرهای سیروس آتابای را نیز انتشار داده بودند. چیزی نمیگذرد که “مارتین والسر” نویسنده معروف، یازده شعر او را برای انتشار در یک جنگ ادبی که انتشارات “زورکامپ ” قصد چاپ آن را داشته برمی گزیند.
فریدون فرخزاد سر انجام در سال ۱۹۶۴ نخستین مجموعه شعر مستقل خود را با عنوان “فصل دیگر” انتشار داده که تحسین بعضی منتقدان معروف را بر انگیخت. شاعر معروف آلمان “یواهنس بوبروفسکی” نیز پیشگفتاری برای “فصل دیگر” نوشت.
پنج ماه بعد از انتشار، جایزه ادبی شعر برلین را نیز از آن خود ساخت که اعطای آن با سخنرانی بوبروفسکی همراه بود. او از جمله گفتهاست: “فریدون فرخزاد – و نیز سیروس آتابای به ما نشان میدهند که دنیای آکنده از وحشت جنگ هنوز جای زیستن است.” اشعار آلمانی وی از سوی ناشران بزرگ کتاب آلمان بهعنوان بهترین اشعار سال برندهٔ جایزه شد و در کتابی که همه ساله منتشر میشود آثار فریدون فرخزاد در ردیف ده شاعر و نویسندهٔ سال چاپ شد.”فصل دیگر”، در ردیف آثار گوته و شیللر قرار گرفت. شعر فرخزاد که دربارهٔ برلین بود نیز جایزهٔ ادبیات برلین را گرفت.
فریدون فرخزاد چند سالی عضو آکادمی ادبیات جوانان مونیخ بوده و در سال ۱۹۶۶ به رادیو و تلویزیون این شهر نیز راه پیدا کردهاست. در رادیو سلسله برنامههایی همراه با طنز و توام با موسیقی خاورمیانه، از جمله ایران تهیه می کرده و در تلویزیون مجموعه فیلم رنگی “خیابانهای آلپ” را ساختهاست.
او در ۱۹۶۷ روی موزیک محلی (فولکلور) ایران، موزیک مدرن ساخت و با این موزیک به فستیوال موزیک اینسبورگ اتریش راه یافت که جایزهٔ اول را هم دریافت نمود. در همان سال امتحان دانشگاه خود را هم داد و در رشتهٔ حقوق سیاسی با درجه دکترا (Ph.D) فارغ التحصیل گردید. فریدون فرخزاد به جز زبان فارسی به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی سخن میگفت.
فریدون فرخزاد، به جز مدرک دکترای علوم سیاسی، شاعر، نویسنده، برنامه پرداز، هنرپیشه، خواننده و مبتکر چندین برنامه تلویزیونی، از جمله برنامه موفق «میخک نقرهای» در ایران بود که تعداد زیادی از هنرمندان کنونی و مشهور ایران را به مردم معرفی نمود که ستار، ابی، مرتضی، شهره و شهرام صولتی، لیلا فروهر، نوش آفرین، سلی،سعید محمدی و روحی ساوجی از جمله آنان میباشند. او میکوشید شیوه ویژه خود را در شومنی تلویزیون داشته باشد. بخشهایی از شعرهای او به کابارههای سیاسی اروپایی شباهت داشت و در لابلای تکههای سرگرم کننده انتقادهایی از سیاستهای روز را می گنجانید. فرخزاد در رابطه با مجری گریش در تلویزیون گفتهاست: ” همیشه سعی میکنم مردم را در یک برنامه سه ساعته تلویزیونی که پر از خنده و شوخی و آواز و رقص است متوجه مطالبی بکنم که ارزش دارد بر روی آنها فکر بشود.”
او در سال۱۳۵۰ در فیلم دلهای بی آرام، به کارگردانی اسماعیل ریاحی و بازی ایرج قادری و شهلا ریاحی نیز ایفای نقش کرد.
فریدون فرخزاد در زمینه موسیقی نیز فعالیت داشت و ملودیهای روز غربی را در پیوند با شعر فارسی میخواند مثل “آداجیو” و یا ” آیا برامس را دوست دارید؟” و گاه ترانههایی مثل “آواز خوان، نه آواز” و “شهر من تهران” را خود میساخت. آلبومهای موسیقی بسیاری نظیر کسی میاید، خاطره یک، شب بود بیابان بود، شهر من، آفتاب میشود و آهنگهای طلائی از او منتشر شدهاست.
فرج سرکوهی میگوید: فرخزاد در سال ۱۳۵۵ پس از هنگام کشته شدن حمید اشرف با دسته گل به دیدار مادر او رفت و به گفتهٔ خود همین دلیل از رادیو اخراج شد.
پس از انقلاب
او پس از انقلاب به دادگاههای انقلاب اسلامی احضار شد. فریدون فرخزاد پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران مدت کوتاهی را در بازداشت به سر برد و سپس به شهر لس آنجلس در امریکا مهاجرت کرد. او کتاب در نهایت جمله آغاز است عشق، را در این شهر منتشر کرد. فرخزاد درباره انتشار کتابش در لس آنجلس میگوید: “این جا، شهر نیست، جنگل است. شوره زار است، کویر است، مرداب است و بوی تعفن آن جهان را پر کردهاست! شاید کتاب من نسیم معطری باشد به مشام جانهای خسته از خیانت و جنایت! و خجالت میکشم که چاپ اول کتابم در لس آنجلس منتشر میشود.”
فرخزاد پس از مدتی ابتدا در شهر هامبورگ آلمان و سپس شهر بن، ساکن شد و به فعالیتهای سیاسی علیه جمهوری اسلامی پرداخت.
فریدون فرخزاد بهسال ۱۹۹۱ در فیلم «I Love Vienna»، بهفارسی «وین را دوست دارم» نقش یک مسلمان افراطی را ایفا کرد.
او پس از انقلاب کنسرتهای متعددی در شهرهای گوناگون جهان برگزار میکرد. فرخزاد هم چنین به مدت چهار سال، برنامههای رادیویی “سلام همسایه ها” را که برای ایران پخش میشد، تهیه میکرد. آخرین کتاب شعر فرخزاد به نام «من از مردن خستهام» در انتقاد از حکومت مذهبی بود.
پوران فرخزاد خواهر فریدون فرخزاد میگوید که در سالهای جنگ ایران و عراق، فریدون سه بار به عراق سفر و به نوجوانان اسیر ایرانی درعراق کمک کردهاست.
جایزهها
جایزه شعر برلین در سال ۱۹۶۴ به اولین مجموعه شعر او به زبان آلمانی با عنوان “فصل دیگر” تعلق گرفت که با مقدمه یواهنس بوبروفسکی، از شاعران معروف آن روزگار منتشر شده بود همچنین در سال ۱۹۶۷ جایزه اول جشنواره موسیقی اینسبورگ را برای یکی از ساختههای خود دریافت کرد.
مرگ
وی در ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ (۷ اوت سال ۱۹۹۲) در محل سکونتش در شهر بن بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید. قاتلان «شکمش را دریدند و زبان و گوش و دماغش را بریدند».
هفتصد مارک قرض بانکی، چند ماه اجارهٔ عقبمانده و خاکسپاری غریبانهٔ جسد سلاخیشدهٔ فرخزاد در «گوری رایگان در شهر بن»، انزوای هنرمند پرآوازهای چون او را تصویر و برخورد بیرحمانهٔ جامعهٔ تبعیدی ایرانیان با او را نشان میدهد.
قتل او به عوامل جمهوری اسلامی ایران نسبت داده شدهاست. از آنجا که پروندهٔ قتلهای زنجیرهای ایران پیگیری نشد، عاملان و آمران این قتل نیز مشخص نشدند.
گمانههای بسیاری دربارهٔ دلایل قتل فریدون فرخزاد وجود دارد. از جمله میرزا آقا عسگری (مانی) که کتاب «خنیاگر در خون» دربارهٔ فرخزاد، به قلم او منتشر شده، انتقادهای عیان فریدون فرخزاد از استبداد سیاسی و مذهبی حاکم بر ایران را از انگیزههای قاتلان میداند و تأکید میکند «جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد.»
ایرج مصداقی، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق نیز در گفتگویی که به مناسبت نوزدهمین سالگرد درگذشت فریدون فزخزاد با رادیو فردا انجام داد، گفت به باور او کشته شدن فرخزاد «قطعاً به دست عوامل وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی» انجام شده بود. مصداقی برای دفاع از نظریهٔ خود قتلهای زنجیرهای انجام شده در ایران را مثال آورده و تأکید میکند در این شکل قتلها، عوامل اطلاعاتی قربانی را به اصطلاح رایج میان خود «کاردی» میکردند، اتفاقی که دقیقاً در مورد فرخزاد نیز انجام شد و الگوی قتل بسیاری از مخالفان دیگر از جمله «داریوش و پروانه فروهر و کوروش آریامنش (رضا مظلومان) و…» در این مورد نیز تکرار شد.
اکبر خوش کوشک از مهرههای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در مصاحبهای با روزنامه قانون قتل فریدون فرخ زاد را به علیرضا نوری زاده نسبت میدهد. وی در قسمتی از مصاحبه اش به این نکته اشاره میکند که فرخ زاد قصد داشت به ایران برگردد و نوری زاده از این موضوع مطلع بوده است و با توجه به مدارکی که در دست دارد میتواند اثبات کند این قتل با همدستی این اپوزسیون ایران صورت گرفته است. وی در بخشی از مصاحبه خود خطاب به نوری زاده میگوید که سازمان فدرال اطلاعاتی آلمان (BND)از پشت پرده موضوع این قتل آگاه است همچنین اکبر خوش کوشک به این نکته اشاره میکند که به زودی اطلاعاتی بیشتری از پشت پرده این قتل منتشر خواهد کرد.
اسماعیل پوروالی، روزنامهنگار ملیگرای ایرانی و از دوستان فرخزاد، در همان سالی که فریدون فرخزاد به قتل رسید، در مطلبی که در ماهنامهٔ روزگار نو چاپ شد نوشت: «نام فریدون فرخزاد زمانی در فهرست مهدورالدمها قرار گرفت که در سفری به عراق جهت اجرای برنامه برای اسرای ایرانی و یافتن راهی جهت کمک به اسرای خردسال و نوجوان، مذاکراتی را با مقامات امنیتی این کشور در رابطه با برادر سعید محمدی، نوازنده و خواننده جوانی که فرخزاد او را کشف کرده و مشوق و حامی او بود انجام داد.» برادر سعید محمدی، علیاکبر محمدی، خلبان هواپیمایی آسمان و از واحد ویژه پرواز بلندپایگان جمهوری اسلامی بود که گاه خلبانی پروازهای علی خامنهای و علیاکبر هاشمی رفسنجانی را بر عهده داشت. به گفتهٔ پوروالی عراقیها به فرخزاد پیشنهاد کرده بودند که با کمک علیاکبر محمدی، هاشمی رفسنجانی را با گریز از ایران به بغداد تحویل دهد و در مقابل زمینهٔ آزادی سعید فراهم شود. علیاکبر محمدی سرانجام در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۳۶۵ (۱۲ اوت ۱۹۸۶) موفق میشود با یک فروند جت فالکن-۲ که به منظور انجام پرواز آزمایشی از فرودگاه رشت به پرواز در آمده بود، با استفاده از حریم هوایی ترکیه، به بغداد بگریزد. هرچند رفسنجانی با او نبود اما عراقیها توانستند از این فرار استفادهٔ تبلیغاتی زیادی کنند. علیاکبر پس از یک ماه از عراق به آلمان غربی رفت، اما در ۲۳ دی ۱۳۶۵ (۱۳ ژانویه ۱۹۸۷) در هامبورگ به دست دو فرد ناشناس به قتل رسید. پوروالی مینویسد: «دستور قتل فرخزاد را ریشهری صادر کرده بود و تیم عملیات، زیر نظر فلاحیان انجام وظیفه میکرد.» «فلاحیان دستور بررسی و ارزیابی راههای به قتل رساندن فرخزاد را به تیم بررسی و طراحی سپرد که زیر نظارت مستقیم سعید اسلامی (امامی) قرار داشت.» فرخزاد که برای دیدن مادرش در ایران دلتنگ است با برخی مقامات اطلاعاتی ایران در آلمان تماس برقرار میکند و در نهایت پوروالی نام برخی مأموران اطلاعات را به عنوان قاتل فرخزاد معرفی میکند.
نبش قبر و جابجایی پیکر
پس از قتل فریدون فرخزاد، پیکر وی در بخشی از گورستان شهر بُن در گور مجانی به خاک سپرده شد که متعلق به شهرداری آن شهر بود. با گذشت پانزده سال از زمان قتل شهرداری بن برای تخریب آرامگاه فرخزاد و شماری دیگر از قبرهای نزدیک وارد عمل شد. در مقابل با تلاش جمعی از دوستداران فریدون فرخزاد به سرپرستی علیرضا قلی پور و هماهنگی با شهرداری شهر بن، قبر جدیدی برای نگهداری از بقایای پیکر فریدون فرخزاد خریداری و طی مراسمی فریدون فرخزاد در مکانی تازه و دائمی مجدد به خاک سپرده شد. علیرضا قلی پور – که وکالت رسمی خانواده فرخزادها را در خارج از کشور بر عهده دارد، – میگوید قصد دارد در نهایت پیکر فریدون فرخزاد را به ایران بازگرداند.
آثار منتشر شده فریدون فرخزاد
آثار
مجموعه اشعار
من از مردن خستهام
در نهایت جمله آغاز است عشق
فصلی دیگر (به آلمانی)
فیلمها
عشق من وین به کارگردانی هوشنگ الهیاری
دلهای بی آرام به کارگردانی اسماعیل ریاحی
برنامههای تلویزیونی و رادیویی
برنامه رادیویی سلام همسایه ها
برنامه تلویزیونی میخک نقرهای
برنامه تلویزیونی خیابانهای آلپ
برنامه تلویزیونی دو ساعت با فریدون فرخزاد
برنامه تلویزیونی میخک نقره ای شکسته
آلبومهای موسیقی
کسی میاید
خاطره یک
خاطره دو
شب بود، بیابان بود
شهر من
سفر عشق
دلم گرفته
درو وا نمیکنم
آفتاب میشود
آشیانه
دیو تنهایی
آهنگهای طلائی
منبع ها و صفحات رسمی فریدون فرخزاد
ویکی پدیا
سایت رسمی فریدون فرخزاد