ای شمع روشن دور خود پروانه میخواهی
در سرزمین عاقلان دیوانه میخواهی
هنگام شادی دور من خط میکشی اما
روزی برای گریهات یک شانه میخواهی
آه ای غم دوران من آتش زدی بر جان من
خاکسترم را باد برد
آه ای همیشه دورتر از هر کسی مغرورتر
باید تو را از یاد برد
من آشناتر با توام بیگانه میخواهی
از چارستون پیکرم ویرانه میخواهی
مردانه پای عشق تو ماندم تمام عمر را
از من ولیکن گریهای مردانه میخواهی
مردانه میخواهی
آه ای غم دوران من آتش زدی بر جان من
خاکسترم را باد برد
آه ای همیشه دورتر از هر کسی مغرورتر
باید تو را از یاد برد
آه ای غم دوران من آتش زدی بر جان من
خاکسترم را باد برد
آه ای همیشه دورتر از هر کسی مغرورتر
باید تو را از یاد برد