آغوشِ ویرونه ی من، امنیتی برات نداشت
کابوسِ تلخِ زندگی؛ راهی جلوی پام نذاشت
من سست و بی تعادلم! نشد بهم تکیه کنی…
باعث شدم افسرده شی؛ توو خلوتت گریه کنی!
تاوانِ سادگیت شدم…
تجربه ای تلخ و غلط…
دنیای ما یکی نبود؛ من معذرت می خوام ازت!
نساز نسوز به پای من
سازش کنی باختی