متن آهنگ الف خ از صادق
من زاده ی اضطرابِ شرق ساکن توی اشتهای غربمحدود به یه انحصار و سبک محکوم به یه اجتماع و نسل
عامل گردش اقتصادو نفت حاصل رویش انفجارو جنگ
بانی دسته به اقتضا و شرط حامی ام به شرط اتصال چنگ
دیده ها درگیره استعمال و ترک بزرگا در صف ابتذال و ننگ
استتار پشت ازدحام و فقر انحراف رشد اعتدالو شهر
تخصص انتشار و نشر تبحر انتقام شر
تفکر انقلاب و رنگ همینم افتضاح ِ خلق
معیارام اعتماد و شک اعتقاد و مرگ
اعتبار و شم ، افتخار و شرم
ارتقا و سطح ، اکتساب و کسب
ابتکار و ارز
انسانم افتضاح خلق
بشرم افتضاح خلق
آدمم افتضاح خلق
اشرفم افتضاح خلق
من و تمامِ جاودانگیم از قدرتم تا سازماندهیم
من قایق نجاتم بیاین شماها بهم بادبان بدین
من دنیایی ساختم چون دنیا رو تو خودم جا دادم
من آدمو کشیدم اول و بعدشم بهش بال دادم
دونستن حکمِ من بود پذیرفتنم بهاش
من درخت همیشه سبزم از زمستون تا بهار
خلق آدما خالق خورن اختراعامو قاتل شدن
چه نطفه هایی که تو گندیدن چه نطفه هایی که بالغ شدن
من و تمامِ درگیری هام هیتلر ها و فردینی هام
احترام و سنگینی هام توی خنده هام معنی میداد
یکی وایستاده پشتِ آینه
بود از جنس متضادت گفت مترادف رقیبت میشه
سرکش میشه از سوزه جاده
دیدگاهتان را بنویسید