متن آهنگ یلدای بی پایان از بابک ارجمند

برف میبارد و از تو اثری نیست که نیست
دیگر از آمدنت هم خبری نیست که نیست
بعد تو خانه ی ما در شب و یخبندان است
شب یلدای مرا هم سحری نیست که نیست
شب یلدای همون سالی که رفتی یادته
برف میبارد و از تو اثری نیست که نیست
دیگر از آمدنت هم خبری نیست که نیست
بعد تو خانه ی ما در شب و یخبندان است
شب یلدای مرا هم سحری نیست که نیست
شب یلدای همون سالی که رفتی یادته
من و تو مریض و شدیم و شب ادامه دار شد
فال حافظی گرفتم که تو باشی یک عمر
ولی رفتی و یه دنیا سرو آوار شد
جای خالی تو و دلتنگی جای خالی تو و
پشت هم مریض شدن بدون تو
من و تنهایی و این حال خراب
خوش خیالیست که بگویم تو را خواهم دید
که تو را دیگر از اینجا گذری نیست که نیست
گوشه ی دنج اتاقم همه شب دیگری ام
حیف این گریه ی من را ثمری نیست که نیست
جای خالی تو و دلتنگی جای خالی تو و
پشت هم مریض شدن بدون تو
من و تنهایی و این حال خراب
سوز و سرمای زمستان به تنم میپیچد
برف میبارد و از تو اثری نیست که نیست