زندگی نامه ی فرهاد مهراد
فرهاد مهراد از خوانندگان صاحب نام راک ایرانی بود که نخستین آلبوم راک اند رول انگلیسی ایران را منتشر کرد. آنچه او را از دیگر همدورهای هایش متمایز میکند، خواندن ترانههای اجتماعی است که در موسیقی او متبلور شدهاست. این عنصر در مضامین تمامی ترانههای او کاملاً به چشم میخورد.
همچنین فرهاد مهراد را به عنوان یکی از سیاسیترین خوانندگان ایران نیز میشناسند.. وی در اوایل دهه ۱۳۵۰ ترانه هایی با مضامین سیاسی، انتقادی میخواندو در زمستان ۱۳۵۷ ترانه انقلابی «وحدت» را خواند،اما پس از انقلاب تا سال ۱۳۷۲ از ادامه کار منع شد.
از معروف ترین آهنگهای او میتوان به «مرد تنها»، «جمعه»، «آیینهها»، «خسته»، «اسیر شب»، «هفته خاکستری»، «شبانه۱و۲»، «گنجشکک اشی مشی»، «کودکانه»، «سقف»، «آوار»، «وحدت»، «نجواها»، «کوچ بنفشهها»، «برف»، «مرغ سحر»، «گل یخ»، «شب تیره» و… اشاره کرد. وی آهنگهایی نیز به زبانهای غیرفارسی دارد.
فصل کودکی و نوجوانی
فرهاد مهراد در ۲۹ دی ماه سال ۱۳۲۲ در تهران متولّد شد. پدرش کاردار وزارت خارجهٔ ایران در کشورهای عربی بود. علیرضا امیرقاسمی مالک و مجری تلویزیون تپش خواهرزاده وی می باشد. او که کوچکترین عضو خانواده بود، خصوصیّات رفتاری اش به گونهای با همسالانش متفاوت بود که از دید دوستان و آشنایان و خانواده به مقلّد بزرگسالان تشبیه میشد. سهساله بود که گرایش ویژهاش به موسیقی باعث شگفت اطرافیان شد، به طوری که از او دیده میشد ساعتها در پشت اتاق برادرش مشغول گوش دادن به تمرینات ویلن او و دوستانش شود، که به گفتهٔ خود وی: «با وجود اینکه نمیدانست این صداها چیست امّا گوش او از همان کودکی با موسیقی آشنا میشد.» بعد از اینکه علاقه وی به موسیقی توسط دوست برادرش مورد توجّه قرار میگیرد، خانوادهاش را ترغیب به فراهم نمودن سازی برای او میکند. به هر ترتیب یک ویلن سل برای او تهیه شده و سرآغازی برای یادگیری دانش موسیقی وی میشود. امّا مدّت زمان یادگیری او بیشتر از سه جلسه دوام نمیآورد و دستگاه میشکند؛ که وی بعدها دربارهٔ آن حادثه اینچنین میگوید: «به هر حال سازی تهیه میشود و سپس توسط همانهایی که تهیه شده بود شکسته میشود، که در آن لحظه ساز صد تکه و روح من نیز به همراه آن هزار تکه میشود.» پس از آن واقعه باز هم تنها دلخوشی او گوش سپردن به همان تمرینات موسیقی برادر بزرگ و داشتن ساز هم تبدیل به یکی از محالات میشود.در دوران مدرسه پی به علاقه و تواناییاش در رشتههای ادبیات فارسی و زبان انگلیسی میبرد و در کنار موسیقی دل به این دو رشته سپرده و تبدیل به دیگر دغدغههایش میشود و او را مایل به ادامه تحصیل در رشته ادبیات میکند؛ ولی با مخالفت عموی بزرگ که در غیاب پدر سرپرستی خانواده را برعهده داشت روبرو شده و مجبور به ادامه تحصیل در رشتهٔ طبیعی میشود؛ نتیجهٔ علاقهمند نبودن به این رشته و دروس آن دلیلی بر ترک تحصیل او در کلاس یازدهم میشود.
فصل جوانی
بعد از ترک تحصیل به دنبال علاقهٔ دوران کودکی، یعنی نوازندگی و کار موسیقی رفته و به دلیل اجازهٔ نداشتن ساز از سوی پدر خانواده، برای یادگیری نواختن به خانهٔ دوستان و همسایگان ارمنی خود میرود تا بتواند از سازهایی که در منزل آنها بود استفاده کند. زیرا به گفته وی: «ارمنیها در آن دوران نسبت به خانوادههای دیگر آزاد تر بوده و انواع موسیقیهای جهان را گوش میدادند و همچنین سازهایی نیز در منزل خود داشتند.» به این ترتیب به صورت خودآموز نوازندگی را یاد میگیرد و چندی بعد توسط همان هم محلیهای ارمنی، گروه چهار بچه جن (به انگلیسی: The four elfs) را تشکیل میدهد و در آن گروه به کار نوازندگی و اجرای برنامه در کلابهای گوناگون مشغول میشود. چندی بعد این گروه برای اجرای برنامهای که توسط مدیریت هتل خورشید که برای کارکنان باشگاه شرکت نفت ترتیب داده شده بود راهی اهواز میشود. در اجرای شب اوّل برنامه، رهبر ارکستر به علّت عدم حضور خواننده گروه از وی میخواهد که علاوه بر نوازندگی به عنوان خواننده نیز گروه را همراهی کند و او نیز با یکبار دوره کردن متن ترانه و آهنگ، برنامه را به روی صحنه میبرد.(وی در اَدا کردن درست واژگان و عبارات حساس بود و همچنین اطلاعات جامعی در رابطه با موسیقی جهان داشت. همین امر باعث میشد که وقتی ترانهای را به زبانی دیگر و از آهنگهای انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی و… به آواز درآورد کمتر کسی باور کند که به زبان دیگری تکلّم دارد) چنین وسواسی برای گروهی که به زبانهای ارمنی و انگلیسی برنامه اجرا میکردند مفید واقع شده و برای اجرای خوبشان مورد استقبال قرار میگیرند و مدّت اجرای برنامه نیز برای چند شب متوالی تمدید میشود.همچنین به گفته منوچهر اسلامی، نوازنده ترومپت و عضو سابق گروه بلک کتس: «وی چون از کودکی به منزل دوستان ارمنی خود برای بهرهگیری از سازهای آنان بصورت پنهانی در آمد و شد بود کاملاً به زبان ارمنی نیز تسلّط داشت.»
فرهاد، خواننده گروه بلک کتس
مدّتی بعد وی از آن گروه جدا شده و به صورت مستقل فعالیّتهایش را در زمینه موسیقی آغاز میکند و در اوّلین قدم در سال ۱۳۴۲ به برنامهای تلویزیونی، تحت عنوان (واریته استودیو ب) میرود و در آنجا نیز آهنگهای غیر فارسی را اجرا کرده و طرفدارانی مییابد. از این رو، یعنی بعد از دیده شدن در این برنامه و مورد توجّه قرار گرفتن توسط مخاطبین چندی بعد، از وی برای اجرای برنامه در کنسرت بزرگی به مناسبت سالروز محمدرضاشاه پهلوی که توسط مدیریت (مجله اطلاعات جوانان) در استادیوم امجدیه صورت گرفته بود دعوت میشود و او در آن کنسرت نیز چند ترانه غیر فارسی را با گیتار مینوازد و میخواند و مورد استقبال مردم و تماشاچیان قرار میگیرد. از قضا در این کنسرت ویدا قهرمانی هنرپیشه سینما که به همراه همسرش مالک کافه کوچینی بودند نیز حضور داشت و به دلیل اجرای زیبای وی او را به گروه بلک کتس که هر شب در کوچینی برنامه داشتند معرفی میکند.از سال ۱۳۴۵ همکاری او با بلک کتس آغاز میشود و در آنجا به دلیل اجراهای انگلیسیاش که به گفته دوستان و مخاطبانش از اجرای اصل آهنگ نیز بهتر بود، به گونهای که آمریکاییهای مقیم ایران به رزرو صندلیهای جلو برای نزدیک بودن به وی سر و دست میشکستند به «فرهاد بلک کتس» معروف شده و حتّی توسط نشریات آن زمان و افرادی که از مخاطبان او در کوچینی بودند، لقب «ری چارلز ایران» را نیز میگیرد.او در این گروه به خواندن آوازهایی از گروههای معروف موسیقی آن زمان از جمله بیتلها و خوانندگان سرشناسی مانند: الویس پریسلی، ری چارلز،تام جونز و… میپردازد. منوچهر اسلامی عضو سابق و نوازنده ترومپت در گروه بلک کتس از وی به عنوان پایه اصلی این گروه یاد میکند و میگوید: «او با آنکه نت نمیدانست و موسیقی را از راه گوش و به صورت تجربی آموخته بود نیاز چندانی به تمرین نداشت و با یکبار زمزمه کردن ترانههای انگلیسی صدا و سازش را با اعضای گروه هماهنگ میکرد و در واقع به احترام سایر اعضا به جلسات تمرین میآمد.» همچنین ابی دیگر خواننده پاپ که در آن زمان هنوز فعالیّت حرفهای خود را بصورت جدی آغاز نکرده بود به مدّت دو سال با گروه بلک کتس همکاری کرد که همیشه از این دو سال و در کنار فرهاد مهراد بودن به نیکی یاد میکند و آن دو سال را به عنوان یک دوره آموزشی قلمداد کرده و میگوید: «هر آنچه که در آواز خواندن یاد گرفتهام مدیون فرهاد هستم.»همچنین از سوی مردم بر دیگر خواننده پاپ فریدون فروغی نیز در اوایل فعالیّت هنری اش به دلیل تأثیر پذیری از فرهاد مهراد خرده گرفته میشد
اجرای اوّلین ترانه به زبان فارسی در دوبله یک فیلم
در همین زمان، یعنی در اوج فعالیّت بلک کتس بود که استاد علی کسمایی مدیر دوبلاژ، ملقّب به پدر دوبله ایران به دنبال صدایی برای ترانه (With a little bit luck)(به فارسی: با یه کمی شانس) برای فیلم انگلیسی بانوی زیبای من میباشد و با توجه به معروف شدن فرهاد مهراد در کلاب کوچینی و معرفی وی از سوی تورج نگهبان او را به عنوان صدای دوبله کننده این ترانه انتخاب میکند؛ و در واقع این ترانه اولین ترانهای است که وی آن را به زبان فارسی میخواند. چندی بعد وی از بلک کتس جدا شده و برای دیدار خواهرش به انگلستان میرود. امّا سفری که قرار بود دوماهه باشد بیش از یک سال به طول میانجامد. در این سفر وی برای کسب درآمد مدّتی را به اجرای برنامه در کلابهای لندن میپردازد که یکی از تهیه کنندگان مطرح انگلیسی با شنیدن آواز او انتشار آلبومی را به زبان انگلیسی به وی پیشنهاد میکند، ولی به دلیل بیماری و مشکلات شخصی انتشار آلبوم در حد حرف باقی میماند. پس از بازگشت به ایران وی اوّلین اجرای موسیقی خود را در هتل ریمبو در خیابان ایرانشهر تهران اجرا میکند و سپس برای مدّت کوتاهی به اجرای برنامه در رستوران کوچینی ادامه میدهد.
آغاز فعالیّت حرفهای با اجرای ترانهای نوین در اوّلین موسیقی متن فیلم
در سال ۱۳۴۸ فرهاد مهراد توسط اسفندیار منفردزاده که در آن زمان به دنبال صدای جدیدی برای ترانهٔ «مرد تنها» (با آهنگی از خودش و شعری از شهیار قنبری) برای فیلم رضا موتوری (به کارگردانی مسعود کیمیایی) بود انتخاب میشود و پیشگام از خوانندگان دیگر، سرآغازی برای اجرای ترانهای نوین با مضمونی اجتماعی در اوّلین موسیقی متن فیلم میشود. در ابتدا وی به دلیل آنکه از اوّلین اجرای فارسی خود در فیلم (بانوی زیبای من) رضایتمند نبود شرط میکند در صورتی که بعد از اجرا از نتیجه کار راضی نباشد منفردزاده آهنگ را پاک کرده و منتشر نسازد. امّا بعد از اتمام کار از نتیجه بدست آمده ابراز رضایت میکند و این ترانه در سال ۱۳۴۹ همزمان با اکران فیلم به شکل صفحهٔ موسیقی منتشر شده و تبدیل به پر فروش ترینها میشود. زیرا به گفته خود او: «تنها مایل به اجرای ترانههایی بود که بتواند آنها را حس کند و زبان حال او باشد و یا اینکه دارای پیام و بیانگر معضلی از اجتماع باشد.»
پخش آثار فرهاد از صدا وسیما
بعد از درگذشت این هنرمند تعدادی از آثار وی در سالهای اخیر توسط صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد که با واکنش همسر وی و با شکایت به شعبه ۸۰ دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی صدر تهران در حکمی از ادامهٔ پخش آهنگها توسط صدا و سیما جلوگیری شد. دلیل نیز مبنی بر این بود که صدا و سیما از آثار این هنرمند استفاده ابزاری میکند و وزارت ارشادی که تا دیروز به سختی مجوز آثار این هنرمند را صادر میکرد، امروز و در نبود وی اجازه نشر آثار این هنرمند را بر روی کلیپهای انتخاباتی و تیتراژ برخی برنامههای تلویزیونی و اعیاد و مراسمهای گوناگون و همچنین کلیپهایی که از لحاظ محتوا هیچگونه ارتباطی با مضمون آثار این هنرمند ندارند استفاده میکند. به عنوان مثال ترانه گنجشکک اشی مشی که مفهومی اعتراضی انتقادی دارد را بر روی کلیپی که در آن بازیهای کودکی به تصویر کشیده شده است استفاده گردیده که همسر این هنرمند در این رابطه میگوید:
«فرهاد برای همه کارهایش یک نظم و انضباط خاصی داشت و دوست نداشت که هر کس آن طور که دلش میخواهد از آثار او استفاده و یا به تعبیری سوءاستفاده کند.»
همچنین وکیل خانواده فرهاد مهراد گفته است که اگر همچنان پخش آثار این هنرمند از صدا و سیما ادامه پیدا کند شکایتی کیفری علیه رسانه همگانی را مطرح خواهد کرد.
آثار منتشر شده فرهاد مهراد
آلبوم ها
وحدت
Phonix
خواب در بیداری
گفتگویی با تو
دانلود فول آلبوم
داش آکل
Alba
جمعه
عکس العمل
کنسرت فرهاد
بازم صدای نی میاد
سبز و سفید و خط خطی
برف
منبع ها و صفحات رسمی فرهاد مهراد
ویکی پدیا
سایت رسمی فرهاد مهراد
فیسبوک